حمیده سلامی
دانشجوی کارشناسی کامپیوتر

داستان برند چیست و چرا داستان برند در دیجیتال مارکتینگ مهم است؟

داستان برند یا Brand Story چیست؟ حتما شما هم تا به حال با واژه ای تحت عنوان «داستان برند» روبه رو شده اید.امروزه می خواهم شما را با این واژه آشنا کنم و با یکدیگر بررسی کنیم که اصلا این داستان برند که میگن چی هست؟ و چه تاثیری می تواند بر مخاطب داشته باشد؟ و در نوشتن آن باید به چه نکاتی توجه کنیم؟ بسیاری از شرکت های بزرگ و برندهایی که امروز شما از آنها یاد می کنید هر کدام سرگذشتی داشته اند و پستی ها و بلندی های بسیار زیادی را برای رسیدن به قله و یافتن شهرت در میان عموم طی کرده اند.

دوره های شبکه، برنامه نویسی، مجازی سازی، امنیت، نفوذ و ... با برترین های ایران
داستان برند چیست؟چگونه نوشته می شود؟

گاه شرایط سختی داشتند و گاه شرایط آسان و بسیاری از مسائل دیگر که همه ی اینها در برند آنها تاثیر گذار بوده است.اصلا هم فرقی نمی کند که برند در چه حوزه ای فعالیت می کند ممکن است برند در حوزه ی پوشاک ، کفش ، عطر و موارد این چنینی باشد یا مثل بسیاری از شرکت های فناوری امروزه همچون فیسبوک ، گوگل و...در میان مردم جهان معروف شده باشد. مهم این است که تمامی این برندها یا محصول و کالایی داشته اند یا خدماتی را به مردم ارائه دادند که به سبب اعتماد و اطمینانی که در عموم ایجاد کردند و کیفیتی که داشتند توانستند درمیان مردم محبوب شوند.

داستان برند چیست؟

داستان برند یا همان Brand Story داستان و سرگذشت یک شرکت یا برند است که بر اساس واقعیت آن برند شکل می گیرد و می تواند بر روی مخاطب و مشتری تاثیر بسیاری داشته باشد. البته داستان برند فقط مخصوص یک کالا،خدمات یا شرکت نیست.گاهی اوقات اشخاص هم می توانند برای خودشان داستانی داشته باشند که همین داستان ، داستان برند شخصی آنها خواهد بود.زمانیکه قصد دارید داستان برند شرکت خود را بنویسید باید به جزئیات نیز بپردازید و همه چیز را دقیق برای مخاطبان توصیف کنید تا بتواند تاثیرگذار واقع شود.

مثلا اینکه : از کجا شروع کردید؟ چگونه کسب و کار خود را آغاز کردید؟ بر سر راه خود با چه مشکلاتی مواجه بودید؟ اصلا محصول شما چه بود؟ و مردم نسبت به محصول اولیه شما چه واکنشی نشان دادند؟ باید به این نکته بپردازید زمانیکه از صفر شروع کردید بازاریابی شما برای اینکه محصول و خدماتتان را به مشتریان ارائه دهید چگونه بوده؟ چندساله بودید و سطح تحصیلاتتان در آن زمان چقدر بوده است؟ و.... بنابراین زمانیکه قصد دارید داستان برند بنویسید باید ریز به ریز جزئیات را در نظر بگیرید و آنها را به مخاطبان خود منتقل کنید.اما داستان برند باید ویژگی هایی داشته باشد.

جهت دهی به افکار

داستان برند باید بتواند به افکار مخاطبان جهت بدهد تا آنها متوجه شوند برند شما برای اینکه برند شود و به این جایگاه برسد روزهای تاریک و سختی نیز داشته است.باید از داستان برند نسبت به شما اعتماد و اطمینان خاطر کسب کنند.باید از داستان برند شما متوجه شوند که برند شما بیش از هرچیزی به مخاطبان و مشتریانش توجه می کند و به دنبال کسب رضایت و خشنودی آنهاست.

جذاب و معتبر باشد

زمانیکه شما داستان برند را با جزئیات و کامل مطرح می کنید به دنبال آن در داستان شما هیجان و جذابیت نیز ایجاد می شود و مخاطب را مشتاق به شنیدن تا انتهای داستان می سازد. اما یک داستان برند قرار است تصوراتی در مخاطبان نسبت به شما و برند کسب و کارتان ایجاد کند بنابراین باید معتبر باشد.شما باید دقیقا همان اتفاقات و رویدادهایی را در داستان ذکر کنید که برای شما رخ داده است و داستان برند به هیچ عنوان نباید ساختگی و مصنوعی باشد و این موضوع نیز دو دلیل دارد:

    1. اگر داستان شما ساختگی باشد مخاطبان به راحتی متوجه می شوند و این عامل به جای اینکه اعتماد آنها را جلب کند موجب از بین رفتن اعتماد آنها نسبت به برند شما می شود و آنها شما را دروغگو تلقی می کنند.
    2. داستان های ساختگی هیچ وقت جذابیت یک داستان حقیقی را ندارند.

ارتباط مستمر با مشتریان داشته باشد و منجر به رشد شود

داستان برندی که می نویسید باید بتواند با مشتریان ارتباط موثر برقرار کند و همواره آنان را قهرمان داستان برند شما جلوه دهد.یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث می شود مردم داستان برند شما را گوش دهند این است که خودشان هسته اصلی داستان باشند.در نوشتن داستان سعی کنید بر روی کسب و کار خود تمرکز داشته باشید ولی مشتریان قهرمان داستان شما باشند.البته این به این معنا نیست که داستان ساختگی بنویسید،بلکه به این معنی است که زمانیکه به موفقیت خود فکر می کنید مردم و مخاطبان را هم در نظر بگیرید آنان را عامل پیشرفت و توسعه کسب وکار خود بدانید.همین موضوع سبب رشد کسب و کار شما خواهد شد.در تصویر زیر قسمتی کوتاه از داستان برند L.L.Bean را بخوانید تا در انتها ویژگی های آن را بررسی کنیم:

داستان برند L.L.Bean در روایت تصویر

خب امیدوارم که از خواندن بخش کوتاهی از این داستان برند لذت برده باشید اما بیایید نکاتی را که در داستان گفته شد تحلیل و بررسی کنیم : همان طور که خواندید Leon Bean یک طبیعت گرد بود و در این داستان به خوبی ذکر شده بود که لئون اصلا به چه دلیل و از کجا کسب و کار خود را آغاز کرده بود!؟خب وی پاهایش یخ زده بود و برای برطرف کردن این مشکل ایده ای پیدا می کند و چکمه های مخصوص خودش را می سازد.

لئون با ذکر این موضوع که طبیعت گرد بوده به مشتریان این حس را منتقل می کند که دقیقا می داند که آنها چه می خواهند و خودش تجربه ی یک چکمه بد را داشته است و این می تواند یک عامل بسیار تاثیرگذار در مخاطبان داستان برند باشد.این عامل درواقع اعتماد آنها را جلب می کند.در ادامه شیوه ی بازاریابی خودش را گفته که چطور از طریق ایمیل توانسته چکمه ها را بفروشد و زمانیکه مشتریان ناراضی بودند

با اینکه ورشکست شده ولی پول آنها را بازگردانده و این می تواند به مخاطبان بگوید که درصورتی که آنها در حال حاضر از برند وی استفاده کنند اگر ناراضی باشند می توانند چکمه را برگردانند چون در داستان برند این قول به آنها ناخودآگاه داده می شود و آنها این ویژگی و اعتماد را از داستان می یابند.داستان های برند متفاوتی وجود دارد که شاید شما هم بعضی از آنها را بارها و بارها شنیده باشید که هرکدام از این داستان ویژگی های خاص خود را دارد به همین دلیل است که خواندنشان برای مخاطبان جذاب و هیجان انگیز است و گاهی حتی در شما انگیزه نیز برای شروع یک کسب و کار جدید ایجاد می کند.بعضی از افراد می گویند که خب ما کسب وکار خوبی داریم اما هیچ داستان خاصی ندارد.در جواب این افراد باید به این نقل قول از بوچارد اشاره کرد :

«اگر برند شما هنوز هیچ داستانی ندارد به این دلیل است که هنوز تصمیم نگرفته اید کار بزرگی انجام دهید تا داستان بزرگی شکل بگیرد


حمیده سلامی
حمیده سلامی

دانشجوی کارشناسی کامپیوتر

دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر _ IT

نظرات